شهرت زهرآلود عسـگر

به گزارش جعبه مهر، تهران (پانا) - می گویند مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید هم می ترسد اما کار عسگر که شاید مارگزیده ترین مرد ایران یا حتی دنیا باشد از این حرف ها هم گذشته است و مارها کابوس زندگی اش شده اند.

شهرت زهرآلود عسـگر

به گزارش ایران، 30 سالی می شود که مارها دست از سرش بر نمی دارند و هرکجا که می رود به او حمله می کنند. خودش می گوید انگار مار ها همه جا هستند. هرجایی! در خانه، کوه و روستا فرقی ندارد من را پیدا می کنند.

عسگر شریفی، مرد 50 ساله ساکن روستای تل پوک سروستان در استان فارس که با عنوان مارها از جان عسگر چه می خواهند در یک گزارش تلویزیونی معروف شد، از ماجرای عجیب مارگزیدگی هایش در 30 سال گذشته می گوید: از سال 70 مار گزیدگی هایم شروع شده. در تمام این سال ها هر کاری که فکرش را بکنید انجام داده ام تا از شر این مشکل خلاص شوم اما فایده ای ندارد. این قدر این ماجرای مارگزیدگی های من برای اطرافیانم تکراری شده که بعضی ها آن را به سخره می گیرند و می خندند، اما من بدجوری گرفتار شده ام و هر بار عذاب بیشتری می کشم. می گویند معروف شده ای اما من نه این معروفیت را می خواهم نه اینکه هربار طعمه مار ها شوم.

نمی خواهم معروف شوم

عسگر می گوید: تا حالا چندبار به برنامه های تلویزیونی دعوتم کرده اند، ولی نرفته ام، چون بعد در فضای مجازی، حرف و حدیث های زیادی درست می شود. این معروفیت سودی برایم نداشته و تا به امروز هیچ کسی کاری برای من نکرده است. مارها امانم را بریده اند و حتی جرأت ندارم به خانه فرزندانم بروم. همیشه ترس دارم و ناراحت هستم. استرس مارگزیدگی گاهی باعث می شود نتوانم درست صحبت کنم، گاهی هم لرزش بدن دارم و خلاصه زندگی برایم تیره و تار شده است. خودم به کنار، خانواده ام هم از دست مشکل من گرفتار شده اند و هر بار کمی دیر به خانه بروم در بیمارستان ها دنبال من می گردند.

مارها زمان سرشان نمی شود

عسگر که همیشه و همه جا منتظر حمله مارهاست، می گوید: 17 ساله بودم که اولین بار مار من را نیش زد. اولین باری که مارگزیده شدم خیلی ترسیدم و حالم بد شد. این ماجرا تمام شد و تا سه، چهار سال دیگر تکرار نشد، اما از نوبت بعدی که طعمه مار شدم دیگر نتوانستم با خیال راحت در روستا راه بروم. جالب این جاست که اگر تنها باشم، مار ها حمله می کنند، اما اگر کسی همراهم باشد، با من کاری ندارند. هر لحظه امکان دارد ماری سر و کله اش پیدا شود. مارها زمان سرشان نمی شود. بعضی وقت ها در فاصله یک هفته، دو بار مرا نیش می زنند و گاهی هم دو ماه خبری از نیش مار ها نیست. اما برعکس جایی که هر بار به آن حمله می کنند مشخص است. در تمام این سال ها مار ها فقط ساق پای راستم را نیش می زنند؛ حتی یک بار به توصیه دیگران برای مدتی پایم را بستم، ولی مار ها به دستم حمله کردند و اوضاع بدتر شد.

شریفی که از حرف های مردم خسته شده می گوید: یکی می گوید مارها را اذیت کرده ای و این چوب خداست، دیگری می گوید به دنبال گنج بوده ای و مارها هم که نگهبان گنج بوده اند حالا به دنبالت هستند، بعضی ها هم می گویند پایت بوی خاصی دارد که مارها به آن جذب می شوند و هزار تا حرف دیگر که هیچ کدامشان حقیقت ندارد و تا الان هیچ دلیلی برای این موضوع پیدا نشده است. یک تصور هم این است که اولین ماری که من را نیش زده، چیزی در بدنم گذاشته و مار های دیگر پای من را دشمن خودشان تشخیص می دهند.

همه پولم خرج شد و من ماندم و مارها

او یک بار خانه و همه گوسفندانش را فروخته تا درمان شود، اما نتیجه نگرفته و حالا خسته از این مشکل ادامه می دهد: ما عشایر هستیم. تا چندسال پیش هرچند وقت کوچ می کردیم و از جایی به جای دیگری می رفتیم اما باز مارها بودند همه دارایی ام را فروختم تا دوای دردم شود اما همه پولم خرج شد و من ماندم و مارها.

بار ها برای مدتی به شهر آمدم و مدتی از شر مار ها در امان بودم اما شغل من دامداری است و باید در روستا باشم تا به گوسفند ها برسم و خرج و مخارج خانواده را تأمین کنم. از فرار کردن از دست مارها خسته شده ام، بالاخره من هم زن و بچه دارم باید کار کنم نمی شود که همیشه خانه نشین باشم. با وجود اینکه بیشتر مارگزیدگی ها هم در چرای دام اتفاق می افتد اما چند سال پیش با وام و قرض گوسفند خریدم و دوباره کار می کنم. وقتی به کوه می روم، تنها هستم. اگر طعمه مار بشوم به دامادهایم زنگ می زنم و آنها من را پیش دکتر می رسانند. الان حدود 6 سال است که در روستایی نزدیک سروستان زندگی می کنم. این جا منطقه ای محروم است. ما هم وضع مالی خوبی نداریم. نمی توانم گوسفند ها را بفروشم و دوباره به شهر بروم تا از مار ها در امان باشم. مجبورم و با مار ها می سوزم و می سازم.

عسگر که حساب و کتاب مارگزیدگی ها از دستش در رفته می گوید: قبلاً چون ییلاق و قشلاق داشتیم هر بار که ماری من را نیش می زد به شهرستان های اقلید یا لار می رفتیم اما الان چند سال می شود که ساکن تل پوک هستیم. بعضی وقت ها که مار بزرگ تری نیشم می زند سریع به بیمارستان می روم اما گاهی هم که بچه مار ها به پایم حمله می کنند حتی به بیمارستان هم نمی روم به خاطر همین آمار دقیقی از من ثبت نشده اما حدوداً بیشتر از 50 بار دچار مار گزیدگی شده ام.

مار ها با خانواده ام کاری ندارند

این مرد روستایی که نگران خانواده اش است، می افزاید: مار ها به هیچ کدام از اعضای خانواده ام کاری ندارند اما من و خانواده ام همیشه می ترسیم. با وجود آنکه من و همسرم در یک خانه هستیم اما خدا را شکر او هیچ وقت دچار گزش نشده است. بار ها مار به داخل خانه ما آمده، اما از بین تمام اعضای خانواده فقط من را نیش زده است. شاید اشتباه کنم اما فکر می کنم یک مار در خانه ما وجود دارد که هیچ وقت پیدایش نکرده ایم وگرنه آن را می کشتم تا حداقل در خانه آسایش داشته باشم.عسگر می گوید: الان در فصل سرد سال با خیال راحت تری بیرون می روم و تابستان و بهار کمتر راهی کوه می شوم. بعضی وقت ها اما مجبورم و باید گوسفند ها را به بیرون ببرم. قبلاً خیلی می ترسیدم الان دیگر این قدر استرس ندارم. اگر در کوه، ماری به من حمله کند یکی دوساعت می نشینم تا حالم جا بیاید. قبلاً وقتی مارگزیده می شدم با سرعت می دویدم تا به بیمارستان برسم، ولی الان می نشینم یک چای می خورم تا داماد ها برسند و من را دکتر ببرند.

در جست و جوی دلیل علمی

دکتر فاضل گودرزی، فوق تخصص پزشکی قانونی و مسمومیت ها و سم شناسی بالینی در این زمینه می گوید: از لحاظ علمی در مورد حمله مارها به انسان سابقه ای مانند آنچه برای آقای شریفی اتفاق می افتد وجود ندارد. اینکه مارها یک فرد خاصی را به دفعات یا ناحیه خاصی را نیش بزنند در هیچ کجا ثبت نشده است. عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی شیراز ادامه می دهد: ممکن است مارها در منطقه ایشان زیاد باشند و به دفعات وی را نیش می زنند اما نمی توان دلیلی علمی برای آن بیان نمود. ممکن است اینکه همیشه پای راست ایشان مورد گزش قرار می گیرد تصادفی باشد.

وی خاطرنشان می کند: در مورد مار ها چیزی در این مورد ثابت نشده اما در دنیای حشرات این موضوع تا حدی ثابت شده است. به طور مثال در مورد پشه ها در منابع علمی آمده که این موجودات در هنگام غروب فعال تر می شوند و بیشتر به لباس های تیره حمله می کنند اما در مورد مارها هیچ سابقه علمی وجود ندارد. در مورد اینکه ایشان ادعا کرده اند که بعضی می گویند پایش بوی خاصی دارد هم هیچ سابقه علمی ندارد فقط به صورت تجربی مارگیرها می گویند مارهای ماده ماده ای از خود ترشح می کنند که برای جفت گیری از آن استفاده می کنند ولی در این مورد واقعاً دلیل مستند و علمی وجود ندارد.وی با تأکید بر اینکه این جریان غیرطبیعی است، می افزاید: ایشان باید مورد تحقیقات و یکسری آزمایش ها قرار بگیرند اما تا به امروز تیمی برای بررسی مشکل ایشان اعلام آمادگی نکرده است. ما با گروه های سم شناسی، داروشناسی و ایمونولوژی دانشگاه علوم پزشکی صحبت خواهیم کرد تا این فرد را مورد بررسی قرار دهند و راه حلی علمی برای حل مشکل این فرد پیدا کنند.

اگر دانشگاه بودجه این طرح تحقیقاتی را تأمین کند گروه ها حتماً این کار را انجام خواهند داد و البته طی مراحل بوروکراسی اداری هم بسیار زمان گیر بوده و یکی از مسائل اساسی در راه بررسی این موضوع است.

مارگزیدگی ها ثبت شده اند

عبدالرسول همتی معاون دانشگاه علوم پزشکی فارس هم در این زمینه می گوید: اینکه ایشان مراجعاتی به خانه های بهداشت یا بیمارستان ها برای دریافت سرم و مداوا داشته اند ثبت شده اما آمار دقیقی از تعداد مراجعات ایشان وجود ندارد.

رئیس مراکز بهداشت استان فارس ادامه می دهد: بنا بر ادعای خودشان ایشان بارها در خانه مداوا شده اند و اصلاً به درمانگاه مراجعه نکرده اند به همین خاطر تعداد مارگزیدگی ها مشخص نیست.

وی با اشاره به اینکه علت این موضوع مشخص نیست، می افزاید: در نظر داریم با همکاری گروه سم شناسی این موضوع را مورد بررسی قرار دهیم اما تا به امروز اقدامی در این زمینه انجام نشده است.

مجله سرگرمی: مجله سرگرمی و گردشگری

منبع: خبرگزاری پانا
انتشار: 30 مرداد 1400 بروزرسانی: 30 مرداد 1400 گردآورنده: mehrbox.ir شناسه مطلب: 9294

به "شهرت زهرآلود عسـگر" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "شهرت زهرآلود عسـگر"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید