صادقی: دلالی که با استراماچونی عکس می گیرد کمر استقلال را شکسته
به گزارش جعبه مهر، امیرحسین صادقی در مصاحبه متفاوت به نقش بعضی دلال ها در بسته شدن استقلال اشاره می نماید. دلال هایی که به قول او چیزی از فوتبال نمی دانند و با استراماچونی هم عکس یادگاری می گیرند.
حمیدرضا عرب،امیرحسین صادقی با کوهی از حرف های مانده در دل مقابل ما است. چهره ای که بازی هایش در استقلال از یاد و خاطر هیچ کس نمی رود. صادقی همچنان رویای بازگشت به زمین فوتبال را در سر می پروراند و در 37 سالگی خودش را آماده تر از بسیاری از بازیکنان می داند. می گردد او را جدی گرفت. صادقی از این رفت و برگشت ها در زندگی اش کم نداشته است. بلوف نمی زند اما بعید است که تیمی یا مربی به او اعتماد کند. بازی دادن به او که 37 بهار را گذرانده ریسک بالایی دارد. شاید اگر مصدومیت ناخواسته به سراغش نمی آمد، می توانست به بازگشت خوشبین تر باشد اما حالا قدری این بازگشت سخت و سخت است. با امیرحسین صادقی با همین موضوع وارد یک گفت و شنود بلند شدیم. کاملا اتفاقی اما جذاب و پر از نکته. از لابه لای صحبت های مدافع سابق آبی ها تیتر های زیادی را می گردد بیرون کشید اما او به صرف اینکه با صحبت هایش سروصدایی به پا کند پای درد دل با ما ننشست. امیرحسین صادقی حرف زد که فقط با یکی درد دل نموده باشد. حرف هایی که خودش عمیقا اعتقاد دارد از سر دلسوزی و تیم دوستی است.آقای صادقی مدتی است خبری از شما نیست.
بیرون گود هستیم. بدون مدیربرنامه!
مگر می خواهی فوتبال بازی کنی که می گویی بدون مدیربرنامه؟
بله، می خواهم فوتبال بازی کنم. یکی، دو سال دیگر در خودم می بینم که توی گود باشم اما مدیربرنامه ای ندارم که من را به تیمی منتقل کند. خودتان می دانید که، حرف اول و آخر را در فوتبال ایران مدیربرنامه ها و دلال ها می زنند. من هیچ وقت سراغ این آدم ها نرفتم و به همین دلیل در شرایطی از فوتبال جدا شدم که هنوز می توانستم بازی کنم. فصل پیش، بینی ام شکست و نتوانستم ادامه بدهم اما الان حاضرم با تمام بازیکنان استقلال آزمایش بدهم؛ هم بدنی، هم هوشی و هم هر تستی که ضروری است. مطمئن باشید از همه آنها بهتر خواهم بود.
با استقلال صحبت می کردی می رفتی سر تمرین آنها. استقلال هم کمبود مدافع دارد.
سر نخواستن من دعوا است. ضمن اینکه استقلال را دارد یک دلالی می بندد که من با او ارتباط ندارم؛ یک دلال بزرگ.
این شخص که می گویی ایجنت رسمی است؟
ای کاش بود اما نیست. خیلی ایجنت ها هستند که گاهی هم دیده ام با استقلال کار می نمایند و استاد این حرفه هستند، فوتبال بلدند و بازیکن را به خوبی می شناسند اما شخصی کنار استقلال قرار گرفته که هیچ چیز از فوتبال نمی داند. متاسفم برای باشگاه استقلال که حتی اجازه می دهد این آقای دلال با استراماچونی عکس هم بگیرد. اسمش را نمی آورم اما این دلال کمر استقلال را شکسته است.
چرا باشگاه استقلال اجازه می دهد چنین افرادی دور و برش باشند؟
ما فوتبالیست ها یک حرفی می زنیم که از سر تجربه است. حرف این است که اگر می خواهی یک باشگاه را بشناسی از دلال های دور و برش بشناس. اینها هستند که برای یک باشگاه معین تکلیف می نمایند! متاسفانه برخی دلال ها در فوتبال ایران جولان می دهند. همه را می خرند. از معدود داورانی گرفته تا لابی با یکسری افراد که دست شان توی کار است. ای کاش عادل فردوسی پور بود و هنوز آن برنامه را داشت تا دست اینها را رو کند.
برنامه نود اما به دلایل نامعلومی دیگر روی آنتن نمی رود.
فردوسی پور خصلت خوبی داشت که مبارزه با همین دلال ها و سیستم های فساد پشت پرده بود. او دست یکسری افراد را رو می کرد. من یک سوال از شما دارم. ماجرای سیستم بلیت فروشی لیگ برتر که چند وقت پیش سر و صدا کرد چرا به حال خودش رها شد؟ باور کنید دلال ها عادل فردوسی پور را هم زمینگیر کردند و اجازه ندادند آن برنامه ادامه پیدا کند. کثافت کاری در فوتبال ایران وجود دارد. شما به من بگویید ماجرای سوپر جام چه شد؟ چرا این همه بازیکن به باشگاه ها می آیند و می روند. فقط درباره استقلال حرف نمی زنم. درباره پرسپولیس هم می گویم. چرا برانکو با اینکه 2 سال قرارداد داشت از پرسپولیس رفت؟ آیا این مسائل عادی است؟ یک سوال دیگر؛ چرا استخدام استراماچونی در استقلال یک ماه طول کشید؟ کسی نیست دیگر این مسائل را پیگیری کند و مهدی تاج هم به عنوان رییس این فوتبال وسط این همه ناهنجاری گیر نموده و همه مسائل را از چشم او می بینند. امیدوارم تاج در این وضعیت جان سالم به در ببرد. باور کنید اگر فردوسی پور بود و آن برنامه اجرا می شد برخی ها به خودشان اجازه نمی دادند هر کاری دوست دارند در این فوتبال انجام دهند. الان همه مسائل افتاده گردن مهدی تاج که مردانگی نیست. فدراسیون یک شخصی را رییس خودش می خواهد که احساس و عاطفه نداشته باشد تا در مقابل این حجم از اتفافات عجیب و غریب خم به ابرو نیاورد و کارش را ادامه بدهد.
به استراماچونی اشاره کردی؛ سرمربی تیم محبوبت. اینکه می گویی قرارداد او به دلایلی با تاخیر منعقد شده، یعنی چه؟
از دهان من چیزی بیرون نیاید بهتر است. من فقط کد هایی می دهم. دیدید که تا من حرف می زنم برخی ها ناراحت می شوند.
آینده استقلال با این مربی ایتالیایی، به سوال و بهتر است بگوییم به ابهام بزرگی بدل شده است. چیزی در چنته دارد؟
برای من برخی تصمیم گیری های این آقا جای تعجب دارد. شاید من دارم اشتباه می کنم و شاید هم بعد ها به این نتیجه برسم که تمام برداشت های من از استراماچونی درست بوده است. زمان همه چیز را معین می نماید اما برای من مهم است که بدانم استراماچونی حرفه ای هست یا نیست. این آقا یا آمده در فوتبال خاورمیانه اسمش را توی دهان ها بیندازد و یا اینکه می خواهد مدتی باشد، دستمزدی بگیرد و بدون پیروزیت برود. ببینید در استقلال خبرهایی هست که باید به آن توجه کرد. وقتی این آقا را نه هیات مدیره قبول دارد، نه کمیته فنی، آیا به نظر شما می توان به آینده اش خوشبین بود؟ من اصلا نمی دانم استقلال را چه شخصی می بندد. پاسخ این سوال اما خیلی مهم است. برای من عجیب است که استراماچونی چطور با دیدن چند فیلم از استقلال، مربیگری در این تیم را قبول نموده یا خرید برخی بازیکنان را تایید نموده است. اینها مهم است. بعد می شنوم که مربی ایرانی را هم پس می زند و می گوید فقط یک آنالیزور ایرانی می خواهم.
پیروز را هم نخواست.
پیروز در استقلال اسم بزرگی است. برای او افت دارد که آنالیزور استقلال باشد و خیلی خوب شد که کنار کشید و اصلا هم باشگاه استقلال نباید چنین پستی را به پیروز پیشنهاد می داد. ببینید یکسری ناهماهنگی ها در باشگاه استقلال وجود دارد که بسیار شگفت انگیز است. چطور به شخصیت بزرگی همچون پیروز پیشنهاد آنالیزوری می دهند؟ یکی جواب این سوال را به من بدهد. واقعا چنین تصمیمی مسخره است.
استراماچونی ظاهرا عزمش را جزم نموده با همین کادرفنی وارد لیگ نوزدهم گردد. آیا آینده درخشانی را متصوری؟
دوست ندارم پیش داوری کنم و حرفی بزنم که برخی از طرفداران استقلال ناراحت شوند. از طرفی هم وقتی حرف های طرفداران استقلال در فضای مجازی را رصد می کنم، می بینم که اینطور هم نیست که ما فکر می کنیم و مردم خیلی چیزها را بهتر از ما تشخیص می دهند و می فهمند. ببینید استقلال سال ها است قهرمان لیگ برتر نشده و پیروزیت در چنین تیمی سخت است. استراماچونی برای اینکه بتواند استقلال را قهرمان کند، لااقل باید 3 بازیکن درجه یک خارجی داشته باشد. بازیکنانی که عیارشان حتی از پاتوسی هم بالا تر باشد اما آیا در استقلال چنین بازیکنانی را می بینید؟ من دو حالت برای استراماچونی در چنین وضعیتی متصورم. اینکه تا هفته دهم آنقدر خوب نتیجه می گیرد که مدیران باشگاه استقلال با او قرارداد 5 ساله می بندند و یا اینکه تا آن موقع آنقدر بد نتیجه می گیرد که از استقلال کنار گذاشته می گردد. اگر برای این مربی بازیکنان خوبی گرفته گردد بخصوص در خط میانی و خط حمله اتفاقات خوبی رخ می دهد غیر از این استقلال جفت پوچ است و مثل وعده 40 ساله صعود تیم المپیک باید تا سال 1400 برای قهرمان شدن این تیم صبر کند.
در این میان نقش مدیران باشگاه استقلال در تقویت تیم بسیار پررنگ است و آنها هم باید در جابجایی عملکرد خوبی داشته باشند و اینطور نباشد که تنها با جذب استراماچونی کار را تمام شده تلقی نمایند.
می خواهم با فتحی و اعضای هیات مدیره باشگاهی که 13 سال از عمرم را در آن سپری نموده ام رک حرف بزنم، بدون پرده و بی رودربایستی. آقای فتحی، یا می توانی سر کیسه را شل کنی، حامی اقتصادی بیاوری و تیم خوبی ببندی یا نمی توانی. این بهانه هایی که الان زمزمه هایش را می شنویم اصلا خریدار ندارد. یا یک شخص می تواند در استقلال به عنوان مدیر کار کند یا نمی تواند. اگر می توانی بسم ا... و برو جلو و اگر نمی توانی، همین الان خداحافظی کن و برو چون فردا اگر نتوانی دوباره پیروز شوی، این طرفداران هیچ توجیهی را از شما نمی پذیرند. بگذارید حرف دیگری را هم بزنم. من مدیر و اعضای هیات مدیره در این باشگاه زیاد دیده ام. این هیات مدیره ای که الان راس کار استقلال گذاشته اند اصلا به مدیرعاملش نمی خورد و فضای استقلال به شکلی عجیب و نامأنوس است. فاصله بین این افراد خیلی زیاد است.
فردی مثل منزوی اما چهره ای شناخته شده و کاربلد است.
به نظر من هم همینطور است. منزوی کار را می شناسد و اگر همین الان امور را به دست ایشان بدهند تیم را قهرمان می نماید. یادم می آید در سال هایی که جوان بودم ایشان در باشگاه مسوولیت بزرگی داشتند که در نهایت تیم با مشتی بازیکن جوان قهرمان شد اما الان می شنوم که صفر تا صد امور جابجاییی تیم به دست خطیر افتاده است. چطور این شخص بعد از 6 ماه حضور در استقلال با دعوا و مرافعه به این صندلی رسیده است؟ شخصی که درکارنامه اش جز دعوا و اختلاف چیزی نمی بینیم چرا مسوولیت مهمی در استقلال به دست گرفته است؟ چرا کار دست منزوی نیست؟ من نمی خواهم اسم فتح ا... زاده را بیاورم چون می گویند دارد از این مدیر حمایت می نماید اما نایب قهرمانی هم برای استقلال یعنی ناکامی و آقایانی که مدیریت استقلال را به عهده دارند باید این مسائل را درک نمایند.
زمزمه نداری و مسائل اقتصادی را اما می شد از فحوای کلام مدیران استقلال بعد از نشست معارفه استراماچونی به وضوح درک کرد. ظاهرا خودشان هم به این نتیجه رسیده اند که شاید نتوانند بازیکنان آنچنان شاخصی به خدمت بگیرند و بیشتر توان اقتصادی را روی پرداختی به سرمربی و دستیارانش و حل مساله پروپژیچ متمرکز نموده اند.
ببینید طرفدار این چیزها را متوجه نمی گردد. فتحی نباید به خودش اجازه دهد اگر فردا خدای ننموده استقلال نتیجه نگرفت در انظار بگوید که ما پول نداشتیم. حرف من با آقای فتحی این است که اگر نمی تواند همین الان کار را به دست افراد کاربلدی مانند فتح ا... زاده یا حتی قریب، اولیایی و واعظ بسپارد تا آنها استقلال را مدیریت نمایند. من این حرف ها را از سر دلسوزی می زنم. استقلال افرادی می خواهد که کارشان را خوب بلد باشند. اسم آوردم چون با فضای باشگاه استقلال آشنا هستم. به خدا قسم اگر فتحی استقلال را قهرمان کند حاضرم گلدان های این باشگاه را هم آب بدهم و حتی به عنوان مسوول چمن تمرین استقلال فعالیت کنم. این را از ته قلبم می گویم تا بدانند انتقادهایم از سر دلسوزی است و نه چیز دیگری. به نظر من هیچ کس در استقلال حق ندارد ناله کند. امیر قلعه نویی وقتی سرمربی استقلال بود می گفت ما 3 ساله قهرمان می شویم و سر 3 سال تیم را قهرمان می کرد. اینجا استقلال است و باید بتوانی تیم را مدیریت کنی. فتحی هم اگر در خودش می بیند که می تواند استقلال را قهرمان کند رک و راست به مدیران بالادستی اش بگوید که آقا من سر فلان زمان تیم را قهرمان می کنم نه اینکه جرات گفتن این حرف را هم نداشته باشد. به خدا مدیران قبل را هم در استقلال دیده بودم. آنها ناله نمی کردند. کجا فتح ا... زاده در زمان مدیریتش ناله کرد؟ اگر هم مسئله ای بود سعی می کردند در خفا حلش نمایند. زمان واعظ آشتیانی و قریب هم همین وضعیت بود. اگر کار را بلد نیستید همین الان یا علی بگویید و مردانه تیم را ترک کنید، بگذارید تیم به دست مدیری بیفتد که کارش را می داند. فردا اگر با این استقلال به دستاوردی نرسند این طرفداران آنها را ول نمی نمایند. پس باید در وجود خودشان ببینند که می توانند با این تیم قهرمان شوند.
البته نقش بازیکنان هم در ساختن فضای یک باشگاه اهمیت زیادی دارد. الان بازیکن دو سال نیست در استقلال بازی می نماید کلی شرط و شروط می گذارد باشگاه هم می پذیرد. فضا خیلی عوض شده.
صد در صد. روزهایی را در استقلال گذراندم که شاید خیلی از این بازیکنان نگذرانده باشند. من با افتخار می گویم برای اینکه بتوانم خرج زندگی ام را در بیاورم همزمان هم در استقلال بازی می کردم هم در آژانس کار می کردم. حتی می توانم اسم آن آژانسی که کار می کردم را هم به شما بگویم. در خیابان سهروردی تهران است. گاهی هم شاگرد خیاط بودم و برخی وقت ها هم با موتور کار کردم. یادم می آید یک روز پشت موتور بودم که امیر قلعه نویی من را دیده بود. بدون اینکه به من چیزی بگوید رفته بود وضعیت من را به باشگاه اطلاع داده بود. بعد مسوولان باشگاه من را صدا زدند و گفتند بیا این 3 میلیون را بگیر، یک ماشین بخر تا کمتر سوار موتور شوی. بالاترین قرارداد من که از تیم های پایه به تیم بزرگسالان استقلال رفتم بعد از 12 سال آن هم بعد از حضور در جام جهانی بود که میلیاردی شد. تا قبل از آن ما پول آنچنانی نمی گرفتیم و همواره هم سرمان جلوی مدیران باشگاه خم بود. هر چه می گفتند قبول می کردیم. می گفتند تخفیف بده می گفتیم چشم. می گفتند طلبت را ببخش می گفتیم چشم. آخر کدام بازیکن را در استقلال پیدا می کنی که از یک میلیاردش گذشته باشد؟ اما من این کار را کردم. تازه آن موقع که یک میلیارد را بخشیدم دلار 1200تومان بود نه الان که 14تومان است. ما اینطوری فوتبالیست شدیم.(قدری مکث می نماید دوباره به حرف هایش ادامه می دهد)آخر از کجا بگویم برای شما. یک بار به کی روش در تمرین تیم ملی گفتم آقا شما فوتبالیست های ایرانی را با هیچ جای جهان مقایسه نکن. به من گفت چرا؟ گفتم به این دلیل که اینجا امکانات خیلی ضعیف است. اینجا سخت افزار نیست و به بازیکن اهمیت داده نمی گردد و خودش باید گلیمش را از آب بیرون بکشد. گفتم به همان کریستیانو رونالدو هموطنت بگو اگر شش ماه در فوتبال ایران دوام آورد خیلی بزرگ و به اصطلاح ما مشتی است. نه آقا اینجا فوتبالیست شدن سخت و سخت است. ما 12 سال است که در تحریم به سر می بریم. مردم با سختی روزگار می گذرانند. نمونه اش خود من که از پایین آغاز کردم. با حداقل ها و کلی مسائل که سعی می کردم خودم آنها را حل کنم. البته آن همه عشق و علاقه بود که پیروزیت های پی در پی را به دنبال داشت و باعث شد 2 بار به جام جهانی بروم و با استقلال قهرمانی هایی را تجربه کنم اما فوتبالیست های الان شرایط را برای باشگاه ها سخت نموده اند. البته من با این قیمت دلار به آنها حق هم می دهم. هرچه می گیرند نوش جانشان اما با جان و دل بازی نمایند، فقط همین. اینجا استقلال است.
با همه سختی هایی که در استقلال کشیدی با تو رفتار مناسبی می گردد؟
یک بار رفتم باشگاه استقلال کار داشتم دربان دم در جلوی من را گرفت و گفت کجا می روی. گفتم من را خواسته اند. گفت شما؟ گفتم من امیرحسین صادقی هستم. به من گفت بیرون بایست تا صدایت کنم. من هم خواهش کردم در سایه بایستم که قبول کرد و بعد از چند دقیقه که با بالا هماهنگ کرد داخل باشگاه راهم داد. به ورزشگاه هم می روم تشویقم نمی نمایند، چون به کسی باج نداده ام. حتی رفته بودند مغازه پدرم از او پول بگیرند که من را تشویق نمایند اما من این کار را نکردم. کلا اهل این داستان ها نبودم و نمی خواستم وارد این بازی ها شوم. اگر بودم الان هنوز در استقلال بازی می کردم و 150 بازی ملی هم داشتم. در استقلال من مثل برخی ها نبودم که برایش بازی خداحافظی برگزار نمایند یا به او بگویند تیم را ببند! من از این رابطه ها نداشتم.
منظورت کیست؟
اسم نمی آورم، همه می دانند منظورم کیست. یکسری حرف ها زدم به برخی ها برخورد و دیگر با برخی جریان ها کار ندارم. حرف هایی که باید بزنم را زدم و چهره برخی ها هم برای مردم معین شد. عکس هایی که از آنها در فرودگاه درآمد گویای همه واقعیت ها بود. بعد به من گفتند چرا نرفتی تلویزیون حرف بزنی گفتم من حرف هایم را کامل زدم، کدهایم را دادم، قضاوت با خودتان. امیدوارم افرادی که در کار استقلال دخالت می نمایند از این تیم دور شوند؛ افرادی که سر خود رفتند و با بلبلی بازیکنی که تازگی به استقلال ملحق شده حرف زدند و هیچ سمتی هم در باشگاه نداشتند. به هر حال خبرها از داخل باشگاه بیرون می رود و این مدیران باشگاه استقلال هستند که باید در مقابل این جریان ها بایستند و اجازه ندهند برخی ها از این پول ها دربیاورند.
درباره صحبتی که ابتدای مصاحبه کردی هنوز جدی هستی؟
باور کن می خواهم دوباره به فوتبال برگردم منتهی دلالی ندارم که من را به تیمی منتقل کند(... و بعد می خندد).
منبع: ایران ورزشیnamasho.com: نماشو، طراحی سایت، سئو، چاپ و طراحی گرافیکی را به ما بسپارید.