مردم این روستا هر 3 سال یک بار مرده هایشان را از قبر بیرون می کشند!
به گزارش جعبه مهر، مراسم نبش قبر مردگان
برای بسیاری از آدم ها سخت ترین بخش مرگ عزیزانشان این است که دیگر او را نمی بینند. فرد متوفی به خاک سپرده می گردد و تنها به وسیله عکس ها، فیلم ها و خاطرات می توان او را دید. اما در کشور اندونزی گروهی از مردم زندگی می نمایند که ظاهرا این قضیه را نتوانسته اند بپذیرند و رسمی عجیب و ترسناک برگزار می نمایند. مردم توراجان که در جزیره سولاوسی اندونزی زندگی می نمایند مرده هایشان را از قبر بیرون می کشند، آن ها را تمیز می نمایند، لباس نو به تنشان می نمایند و همراه با آن ها در مراسم مانه نه (Manene death ritual) شرکت می نمایند! در ادامه با خبرنگاران همراه باشید تا در خصوص این مراسم آئینی عجیب بیشتر صحبت کنیم و تصاویری از این مراسم را با هم ببینیم. قبل از آن که ادامه بدهیم باید به شما هشدار بدهیم که قرار است تصاویری از جنازه های پوسیده را ببینید!
وقتی مرده ها به میان زنده ها برمی گردند!
بیش از 900 سال است که این رسم عجیب و ترسناک در بین مردم روستای لمبانگ پاتون (Lembang Paton Village) رواج دارد. هر سه سال یک بار مردم روستا اجساد عزیزانشان را از قبر بیرون می آورند و آن ها را برای مراسم آماده می نمایند. آن ها اجساد پوسیده و خشک شده را تمیز می نمایند، لباس تمیز و نو تنشان می نمایند و حتی عینک، کلاه و ساعتشان را هم فراموش نمی نمایند. بعد همه خانواده دور عزیز یا عزیزان از دست رفته شان جمع می شوند، با هم غذا می خورند، عکس یادگاری می گیرند و یاد و خاطره او را گرامی می دارند. بعد از مراسم دوباره با او خداحافظی می نمایند و او را داخل قبر می گذارند! در سال های اخیر تصاویر وحشتناکی از این مراسم در فضای مجازی منتشر شده و باعث توجه همه جهان به این مراسم شده است. کنجکاوی مردم باعث شده موقع برگزاری مراسه مانه نه توریست ها و گردشگرانی از نقاط مختلف به این روستا بیایند تا از نزدیک شاهد این مراسم عجیب باشند.
دفن مردگان
همان طور که می توان حدس زد مرام تدفین توراجان که رامبو سولو (Rambu Solo) نامیده می شود فرآیند ارزانی نیست و هزینه های بالایی (ده ها هزار دلار) برای خانواده دارد. به همین دلیل خانواده ها ترجیح می دهند تا زمانی که توان اقتصادی دفن او را پیدا نمایند او را در خانه نگه دارند. این مدت زمان می توان هفته ها و ماه ها طول بکشد! اعضای خانواده برای حفظ جسد او را مثل یک مومیایی می پیچانند و در اتاقی مخصوص قرار می دهند و با او طوری برخورد می نمایند انگار او مریض است و در بستر خوابیده است! انتها زمانی که پول دفن او تامین شد زمان برگزاری مراسم تدفین فرا می رسد و او را دفن می نمایند تا دوباره در مراسم مانه نه عزیز از دست رفته شان را ببینند.
مراسم مانه نه | Manene
همان طور که در بالا هم اشاره کردیم هر سه سال یک بار مردم روستای لمبانگ پاتون مراسم تمیز کردن اجساد عزیزانشان را انجام می دهند. روسا و ریش سفیدان روستا چندین روز آغاز به آواز خواندن می نمایند و بعد هر جسد با احترام و با تشریفات خاص توسط اعضای خانواده اش از قبر بیرون کشیده می شود. بدن او را با برس تمیز می نمایند، لباس نو به تنش می نمایند و حتی تابوت آن ها هم مورد تعمیر و مرمت قرار می گیرد و اگر لازم باشد با تابوت جدید و نو جایگزین می شود. صحنه ای که جسد از قبر بیرون می آید و به پیش اعضای خانواده اش برمی شود در عین حال که ترسناک است اما تاثیربرانگیزترین صحنه هم هست! اعضای خانواده دور فرد متوفی که ممکن است مادر یا پدرشان باشد جمع می شوند، او را در آغوش می گیرند و از دیدن دوباره عزیزشان لذت می برند. گاهی این مرده ها یکی دو سال است که مرده اند و گاهی چندین دهه از مرگشان می گذرد. در این موارد نوه ها و نتیجه های فرد متوفی هم امکان دیدن مادربزرگ یا پدربزرگشان را از نزدیک پیدا می نمایند! عجیب است، نه؟
مفهوم مرگ
شاید این کار از نظر ما بسیار عجیب و غیرعادی باشد اما ظاهرا در سیستم اعتقادی مردم روستا کاملا امری پذیرفته شده و عادی است. مردم روستا باورهای بومی شان را با مسیحیت ترکیب نموده اند و سیستم اعتقادی خاص خودشان را شکل داده اند. فلسفه و مفهوم اصلی پشت این مراسم این است که مرگ سرانجام زندگی یک شخص نیست و تنها یک مرحله در مراحل طولانی زندگی روحانی اوست. به همین دلیل هر بخشی از فرآیند مرگ، دفن و …باید با دقت زیاد انجام شود و اعضای خانواده وظایف خود را با دقت و توجه بالایی انجام می دهند.
وقتی از دید یک خارجی به مراسم مانه نه نگاه می کنیم به نظرمان بسیار عجیب و بی معنی است. اما اگر از منظر اعتقادی مردم روستا به قضیه نگاه کنیم یا حتی فرصت این را داشته باشیم که از نزدیک شاهد مراسم مانه نه باشیم شاید بهتر بتوانیم آن ها را درک کنیم. پشت تصاویر ترسناک و چندش از اجساد پوسیده و احتمالا متعفن، یک مادر، پدر، خواهر، برادر و فرزند وجود دارد که زمانی زنده و برای اعضای خانواده اش عزیز بوده است. مردم روستا به دلیل نوع نگاهی که به مقوله مرگ دارند او را به چشم جسد و مرده نمی بینند، بلکه او را به چشم یکی از اعضای خانواده شان نگاه می نمایند که دوباره به پیش آن ها برگرده است! و مگر آرزوی همه ما در هنگام مرگ یک عزیز چیزی غیر از این است؟
منبع: culturacolectiva.com
منبع: الی گشتبانیما: قدرت گرفته از سیستم مدیریت محتوای بانیما