دیکتاتورزاده ها؛ قصه عجیب کیم ایل سونگ
به گزارش جعبه مهر، خورشید ملت، آفتاب بشریت، نور سرخ خلق ستمدیده! از این نام ها زیاد برای کیم ایل سونگ، رهبر بزرگ کره شمالی درآوردند. با این حال منابع غیررسمی نقل نموده اند این آقای خورشید ملت، فراوان بچه دوست داشت و هر جا که رفت، کاشت! این ها را دارم از کتاب دیکتاتورزاده ها (نوشته جی نورد لینگر، ترجمه زینب کاظم خواه، نشر کتاب پارسه) نقل می کنم و چنانچه در فصل مربوط به کیم آمده، گویا خورشید در خانه صدها نفر تابیده!
دقیقا مثل مائو که هر کجا برای آزادی دهقان ها رفت، از جمال بازی غافل نبود و خلاصه همواره دست پر بود. کتاب زنان دیکتاتورها (نوشته دایان داکتر، ترجمه محمدعلی عسگری، نشر پیدایش)، خوب ماجرا را شرح داده و از خجالت تاریخی شان به قدر کافی درآمده. اما قصه کیم ایل سونگ عجیب تر است.
چون به نقل از همان کتاب، گفته اند صدها فرزند در سراسر کره شمالی دارد! قبل از اینکه به این صدها بچه بپردازیم اما بد نیست نگاهی به فرزند دردانه اش بیندازیم. چون برای کیم جونگ ایل، چه ماجراها که در کره شمالی پخش ننموده اند. تبلیغات رژیم طوری جا انداخته که کیم جونگ ایل روی یک کوه افسانه ای به جهان آمده و در زمان ولادتش، آسمان تپیده، قوس قزح همه را جا گرفته و از این جور ترهات. اما اصل قضیه می دانید چیست؟ کیم جونگ ایل اصلا در کره به جهان نیامده و گویا زاده شوروی سابق است.
پدرش همسر دیگری هم دارد و از آن همسر، سه فرزند. هرچند کیم جونگ ایل، از همسر اول است. با این حال چندان مهم نیست کیم ایل سونگ، دو همسر دارد و از هر کدام سه بچه. چون کیم بنا به کتاب دیکتاتورزاده ها کلا بچه دوست داشته و هر جا رفته یکی تقدیم عالم نموده! از جمله آن ها پسری است به نام هایون-نام که محصول رابطه خورشید خلق کره با یک پرستار جوان است! خورشید البته بعدها ترجیح داده سر بچه را زیر آب کند چون هیچ خبری از این فرزند ناخواسته نیست.
هرچند شیفتگی کیم ایل سونگ همچنان به سه چیز پابرجا بود: فیلم، بسکتبال و متأسفانه زنان! از این جهت می گوییم متأسفانه چون نتیجه ارتباط با رهبر کره شمالی همواره به نفع طرف نیست و گاهی سرنوشتی مثل هایون-نام نصیب بچه می گردد؛ همان فرزندی که هیچ خبری ازش نیست: جونگ-ایل تا جایی پیش رفت که برای توسعه فیلمسازی در کره شمالی، دو هنرمند اهل کره جنوبی- یک کارگردان و یک بازیگر- را دزدید.
در خصوص زنان هم باید گفت برای او گروهی خدمت می کردند که می توانیم آن را تیم های لذت جویی بنامیم. در واقع این تیم ها به وسیله پدرش انتخاب شده بودند؛ هیچ فرد آماتوری به عنوان یک لذت جو در میان آن ها نبود. درباره بسکتبال هم باید گفت… در سال 2000، مادلین آلبرایت وزیر خارجه آمریکا، از کره شمالی ملاقات کرد. او هدیه ای برای کیم جونگ-ایل داشت: یک توپ بسکتبال با امضای مایکل جردن! اطلاعات کتاب دیکتاتورزاده ها چنان تکان دهنده و خواندنی است که پیشنهاد امروز بنده برای مطالعه است. کتاب به چاپ بعدی هم رسیده و این نشان دهنده اقبال مخاطبان بوده. بخوانید.
منبع: هفت صبح
منبع: فرارو