هرکس سهمی از دوست داشتن دارد

به گزارش جعبه مهر، یاسمن رضائیان: چند نوع دوست داشتن در جهان وجود دارد؟ این سؤال را از خودم می کنم و بعد در حالی که در ابتدای روزی تازه قدم می زنم جواب می دهم: دوست داشتن های بسیاری وجود دارد. من مادرم را دوست دارم.

هرکس سهمی از دوست داشتن دارد

پدرم را دوست دارم. برادر و خواهرم را هم با همه ی خراب کاری هایی که می نمایند و گردن من می اندازند دوست دارم. از خیابان رد می شوم. گربه ای آن سوی خیابان، زیر سایه ی خنک درخت صبحگاهی، نشسته است. لبخند می زنم و می گویم: گربه ها. من گربه ها را هم دوست دارم. زهرا مرا از خیالاتم بیرون می آورد و می گوید: چه قدر هوا گرم شده است. و من می گویم: درست است. هوای گرم. من خورشید را هم دوست دارم. بعد با خودم فکر می کنم دوست داشتن های بسیاری در جهان وجود دارد، آن قدر که نمی گردد آن ها را شمرد. می گردد همه ی مخلوقات و کل آفرینش را دوست داشت و دوست داشتن هرکدام هم با دیگری تفاوت هایی دارد. با این حساب احساس دوست داشتن های بی نهایتی در جهان وجود دارد.

***

مامان می گوید یاری کن میز شام را بچینیم. بابا می گوید لطفاً برایم یک استکان چای بیاور. برادرم می گوید بلند شدی گوشی ام را هم به من بده. خواهر کوچکم می گوید شبکه را عوض نکن. دارم کارتون می بینم. حتی آن گربه های ملوس توی خیابان هم گاهی با نگاهشان می گویند توی کیفت چه داری که بدهی من بخورم؟ نسیم هم گاهی تند می وزد. موهایم را به هم می ریزد و نمی گذارد در خیابان راه بروم، اما من باز هم دوستش دارم. آدم وقتی کسی یا چیزی را دوست دارد از او ناراحت نمی گردد حتی اگر خواسته باشد کاری برایش انجام بدهد که حوصله اش را نداشته باشد یا باب میلش نباشد. حتی اگر کاری کند که باعث آشفتگی اش گردد.

***

من با مامان همواره حرف های بسیاری برای گفتن دارم. می توانم هر روز از شش ساعتی که در مدرسه هستم شصت ساعت قصه و ماجرا ببافم و برای او تعریف کنم. وقتی با زهرا هستیم می توانیم تا آخر جهان کنار هم راه برویم و حرف بزنیم و بخندیم. من حتی می توانم با گربه های دوست داشتنی هم حرف بزنم. هر چند آن ها فقط آدم را نگاه می نمایند و جواب نمی دهند اما باز هم حرف زدن با مخلوقی که دوستش داری لذت بخش است.

***

همواره سعی می کنم در موقعیت های گوناگون آن هایی را که دوست دارم شاد کنم. مثلاً یک عصر که مامان خسته بود و خوابیده بود من آرام و آهسته ظرف ها را شستم و وقتی بیدار شد از این که ظرف ها را شسته دید خیلی شاد شد. یا این که با مامان، بابا را در روز تولدش با جعبه ای بزرگ غافلگیر کردیم. از آن جعبه ها که چند تا داخل هم می رود و هدیه در جعبه ی آخر است. دیدن خنده ی بابا موقعی که جعبه را باز می کرد و می دید یک جعبه ی دیگر در انتظارش است دلنشین بود. یک بار هم تکه ای از ساندویچ مرغی را که مامان برای زنگ تفریحم گذاشته بود نگه داشتم و در راه برگشت به خانه به گربه ای نارنجی که همواره سر خیابانمان است دادم. فکر می کنم داشت با نگاهش از من تشکر می کرد.

***

این ها را گفتم که بگویم به این سؤال فکر نموده ام که چند نوع دوست داشتن در جهان تو وجود دارد و می دانم وقتی آدم کسی یا چیزی را دوست دارد چه رفتارهایی با او دارد. دوست داشتن، مرا به زندگی دلگرم می نماید و داشتن کسانی که بتوانم دوستشان داشته باشم به من شور و انگیزه ی ادامه دادن می دهد. این حس منحصر به فرد باعث می گردد مهربان تر باشم. قلبم بزرگ تر بگردد و بیش تر دیگران را درک کنم.

***

به تعداد مخلوقاتی که در جهان وجود دارند حس دوست داشتن هم وجود دارد. هرکس می تواند بی شمار مخلوق را دوست داشته باشد. بی شمار مخلوق برای دوست داشتن یعنی بی شمار دلگرمی برای زندگی، بی اندازه شور و شوق برای ادامه دادن. یعنی هرکس سهمی بسیار وسیع از این حس باشکوه دارد و کسی که در قلبش حتی کوچک ترین نهال دوست داشتن روییده باشد نشانه ای از تو دارد. می دانم تو، ما را دوست داری و ما این حس را از تو در وجودمان داری. دوست داشتن مخلوقات به من نشان می دهد من در وجودم تکه ای از تو را دارم؛ تکه ای که بی نهایت دوستش دارم.

-

ترجمه ی آزاد متن تصویر: هرچه مهربان تر باشی، خودت را بیش تر دوست خواهی داشت و هرچه بیش تر مراقب گل ها باشی، از روح خودت بیش تر مراقبت نموده ای.

تصویرگری: کَلی رِی روبرتس

دور زمین: دور زمین | سفر به دور زمین هیچوقت اینقدر آسون نبوده! تور ارزان، تور لحظه آخری، اروپا، تور تایلند، تور مالزی، تور دبی، تور ترکیه

منبع: همشهری آنلاین
انتشار: 30 مرداد 1400 بروزرسانی: 30 مرداد 1400 گردآورنده: mehrbox.ir شناسه مطلب: 1607

به "هرکس سهمی از دوست داشتن دارد" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "هرکس سهمی از دوست داشتن دارد"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید